روحانی جوان عامل طلبه شدن نوجوان روستایی

در حوالی سال 80 روحانی جوانی برای تبلیغ راهی روستایی از توابع استان همدان میشود. همین حضور او برای شکلگیری جرقهای در مصطفی موسیزاده کافی بود. روحانی جوان به خاطر صمیمیت و اخلاق خوشی که داشت برای نوجوانان و مردم به شدت دوست داشتنی بود.

آقا مصطفی میگوید، با اینکه از ابتدا بچه مسجدی بود اما این روحانی جوان برای اولین بار بود که نظر او را به خود جلب میکرد. شدت مهربانی و صمیمیت او با مردم و نوجوانان و در میان آنها بودن فضای خوشایند و لذتبخشی را برای مردم و آقا مصطفی ایجاد میکرد.
نقش شهید نواب صفوی در تغییر مسیر مصطفی موسیزاده
همین مسئله موجبات ورود او به حوزۀ علمیه را فراهم کرد. چیزی نگذشت که او در برای ثبت نام در حوزه روانۀ قم شد. پس از گذشت اندک زمانی سال اول تحصیل او در حوزه آغاز شد. او همچون تعدادی از طلاب پایههای اول و دوم علاقۀ بسیاری به اجتهاد و مرجعیت داشت.

او میگوید: همه میگفتیم [باید] مرجع تقلید بشویم تا اتفاقی را رقم بزنیم. اما سخنی کوتاه از شهید نواب صفوی آتشی را در وجود او مشتعل ساخت که تا دهها سال پس از آن ادامه یافت. او میگوید: وقتی تعدادی از اطرافیان شهید نواب از ایشان میپرسند که چرا با این سطح علمی و سواد دینی مرجع تقلید نمیشوید، ایشان جواب میدهند: علما زیادند و کتابهای بسیاری نوشته شده است. ما باید این کتابها را به مردم برسانیم.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟
ارسال دیدگاه