روایت قیام سیستان برای خونخواهی سیدالشهدا

امام جمعۀ موقت زابل در نماز جمعۀ 27 تیرماه به روایت نخستین قیام خونخواهی امام حسین(ع) در تاریخ توسط مردم سیستان میپردازد. او با این کار علاوه بر روایت این واقعۀ مهم، در واقع به بازخوانی هویت سیستانیها میپردازد.
این کنش و نوع روایت علاوه بر ایجاد قرابت تاریخی و هویتی میان سیستانیها و مذهب تشیع، روحیۀ خودباوری و هویت ملی را در ایشان تقویت میکند. در زمانی که مسلمانان سکوت کردهاند، سیستانیها از چند هزار کیلومتر آن سوتر قیام میکنند و والی منصوب از سوی ابن زیاد را بیرون میرانند.

امام جمعۀ این شهر در روایت خود علاوه بر استفاده از محتوای تاریخی غنی برخی عناصر روایی را نیز به کار میگیرد. برای مثال از عنصر زمان و مکان و ترسیم فضای آن زمان میپردازد. از طرفی با استفاده از نام شخصیتهایی که ارزش روایی بسیاری برای ایرانیان دارند، دست روی عمیقتر عناصر هویتی ایرانی میگذارد.
خردهروایتهای تاریخی از سیستان لازمۀ تقویت هویت ملی-مذهبی
او رستم را که از اساطیر مهم ایرانی و زادۀ زابلستان است را به خوبی با فرهنگ شیعی و ولایتپذیری سیستانیها گره میزند. مخاطب پس از سخنرانی علاوه بر اینکه به ایرانی بودن خویش افتخار میکند، سعی در حمایت از مذهب شیعه و مقام ولایت خواهند داشت.
تمرکز بر روایت این واقعه در شرایط خاص کشور، نه تنها سیستانیها بلکه ایرانیان را نیز برای نبرد مهیا میسازد. به علاوه به بازخوانی هویت ملی-مذهبی خود وادار میکند. همچنین پا را از تعصبات ملیگرایانه که آفت روایتهای رسانهای و فضای فرهنگی این روزهای کشور است نیز فراتر میگذارد.
حجتالاسلام پوران دخت به وقایع تاریخی برجستۀ دیگری اشاره میکند. روایت آنها نیز در ایجاد هویت ملی-مذهبی نه تنها خالی از لطف نیست، بلکه در مواردی ضروری مینماید. وقایعی از جمله مقابله با کشف حجاب، مقابله با توهین به امیرالمؤمنین، تمدن غنی از فرهنگ و علم این استان و غیره.
تمام این خردهروایتها عناصر تقویت هویت هر قوم و گروه هستند. این خردهروایتها اگر توسط بزرگان آن گروه تولید و منتشر شوند، عامل انسجام و محرک ایشان به سوی قله خواهد بود. چرا که قومی که روایتی صحیح از تاریخ خود ندارد، هیچگاه توان حرکت به سوی قله نخواهند داشت.
نظر شما در مورد این مطلب چیه؟
ارسال دیدگاه