روایت حوزه

بررسی عناصر روایی در روایت عاشورا

بررسی عناصر روایی در روایت عاشورا
- اندازه متن +

یکی از شرط‌های اثرگذاری یک واقعۀ تاریخی که در گذشته اتفاق افتاده، استفاده از بیان روایی در بازگو کردن آن است. بیانی که در مدل‌های سنتی ایرانی اسلامی به صورت‌های مختلفی به کار برده می‌شده‌اند. از تعزیه گرفته تا روضه‌خوانی عاشورا، نقالی داستان‌های کهن، قصه‌گویی و یا حتی روایت‌گری دفاع مقدس، همه و همه سعی از استفاده از بیان روایی دارند.
از طرفی برخی زبردستان این هنرها و مهارت‌ها، به خوبی به بازنمایی این وقایع می‌پردازند. برای مثال برخی با استفاده از عناصر روایی، روح حماسه و سلحشوری را به مخاطب القا می‌کنند. یا با چینش این عناصر مخاطب را در غمی امیدوارانه فرو می‌برند. در عصر حاضر نیز شاهد ناروایت‌هایی در این حیطه‌ها بوده‌ایم. روایت‌هایی از عاشورا که روح حماسه در آن گم می‌شود. یا ناروایت‌هایی که شاهنامه را در قفس تعصبات ملی‌گرایانه محدود می‌کنند.

هنر تعزیه‌خوانی عاشورا در ایران

در این نوشتار به دنبال بررسی بخش‌هایی از این عناصر در روایت‌های عاشورا هستیم:

زمان و مکان در روایت عاشورا

منطق زمانی اثر یا چینش موقعیت مکانی کار یکی از مهمترین چیزهایی است که روایت را باورپذیرتر می‌کند.  روایت دارای نظم و ترتیب زمانی است. حتی اگر گاهی این ترتیب به‌صورت غیرخطی باشد.
در روضه‌خوانی و یا تعزیه‌خوانی عاشورا ما شاهد استفاده از این عنصر هستیم. در توصیف محل استقرار خیمه‌ها و یا چینش آن‌ها که برای سهولت در دفاع نزدیک به هم برپا شدند. یا محل درگیری حضرت عباس (علیه‌السلام) در کنار شط فرات. اینکه حضرت در رود وارد شدند و دست در رود کردند ولی چیزی ننوشیدند. این گزاره‌ها به خوبی این وقایع را روایت‌ می‌کنند.
از نظر چینش زمانی نیز ما شاهد چینش وقایع هستیم. اینکه اول کدام‌یک از بزرگواران راهی میدان شدند. از چه روزی آب قطع شد و یا در درگیری‌ها چه اتفاقاتی رخ داد.

تعارض یا کشمکش در روایت عاشورا

روایت‌ها معمولاً بر اساس تعارض و تلاش شخصیت‌ها برای حل آن شکل می‌گیرند. تعارض یا کشمکش اگرچه در واقعۀ عاشورا امری واقعی است، اما در تعزیه‌ها با استفاده از عناصر دیگری مبارزۀ میان حق و باطل و قهرمان و ضدقهرمان را بازنمایی می‌کنند.
در این بخش نوع چینش عناصر روایی و نوع بازنمایی راوی می‌تواند ناروایتی را بوجود آورد که حالت درونی مخاطب چیزی غیر از مبانی عاشورایی باشد. برای مثال با بازنمایی ضعف از سوی امام سجاد(علیه‌السلام) روح حماسه را به طور کلی از ایشان جدا می‌کنند. اگر در میان مردم از امام سجاد(علیه‌السلام) بپرسید، انگارۀ امام بیمار-نعوذ بالله- شایع‌ترین انگارۀ موجود در افکار عمومی است.
در حالی که حماسۀ امام سجاد(علیه‌السلام) از بزرگ‌ترین حماسه‌هایی است که از سوی راویان مورد اجحاف واقع شده است.

کتاب حماسۀ حسینی، نوشتۀ شهید مرتضی مطهری

شهید مطهری از کتاب حماسۀ حسینی به بیان برخی از این ناروایت‌ها که حاصل تحریف معنوی و یا لفظی هستند، می‌پردازند. تحریف در روایت بیشتر از نوع معنوی خواهد بود. چرا که راوی به جای تغییر در الفاظ عناصر را به گونه‌ای می‌چیند که از نص صریح حدیث و یا منبع تاریخی، بازنمایی و قرائت خود را به مخاطب القا کند.

درباره نویسنده

تقی همدانی

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *